امام مهدی (عج)
او نگران ما بود و خدا را از خود خدا برای ماگدایی میکرد
چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, :: 15:25 :: نويسنده : نیلوفر به نام خداوندبخشاینده ومهربان ( آلیس در سرزمین عجایب) زمانی که آلیس به جایی میرسد که هر راه به سویی میرود و او نمیداند به کدام جهت باید برود از همراهش -گربه- راهنمایی میخواهد ومیپرسد: ای پیشی پشمالو ممکن است به من بگویی که از کجا و از کدامین راه باید بروم؟ گربه میگوید: بستگی دارد که دلت بخواهد که کجا بروی؟! آلیس میگوید : من چندان اهمیتی نمیدهم که به کجا بروم! گربه میگوید: پس دیگر فرقی نمیکند که از کدام راه بروی!! پیشخدمت زندگی نیز با ما اینگونه رفتار میکند اگر ایده و تفکر مشخصی نداشته باشیم اگر جهت دار و هدفمند از زندگی چیزی نخواهیم او نیز چیزی به ما نخواهد داد ! آلبرت هابارد نیز چنین اعتقادی دارد و میگوید:چیزی را میابیم که انتظارش را داریم و چیزی را بدست میاوریم که تقاضا میکنیم ! اگر تاکسی سوار شوید راننده از شما میپرسد به کجا میروید؟ میگویید خیابان شریعتی نه نه خیابان فاطمی نه نه جمهوری نه نه...راننده فورا عذر شما را میخواهد زیرا میفهمد اندکی کم دارید! تاکسی زندگی مارا به جایی نخواهد برد اگر آدرس مشخصی و معینی به او نگوییم! (جبران خلیل جبران ) نیکی انسان را با شجاعت در راه هدف گام برداشتن میداندو میگوید: شما نیکید آنگاه که با خود یکی هستید شمانیکید آنگاه که در گفتار خویش بیدار و هوشیارید شما نیکید هنگامی که با گام های استوار شجاعانه به سوی هدف خود می روید!
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|